به گزارش خزرفوری به نقل از حکایت گیلان | طاها عبداللهی: تمرکز رئیس میراث فرهنگی تالش برای برگزاری کارگاه، نشست و جشنواره خواب از چشمان دوستداران میراث ربوده است. آثار مادی منطقه در حال نابودی است اما خبری از حفاظت و احیای آثار نیست و جاذبه های منطقه رو به نابودی هستند.
اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تالش به تازگی یک کارگاه آموزشی میراث پایدار را برای کودکان دانش آموز در رستوران اقامتگاه گردشگری قلعه برگزار کرده است.
این کارگاه در حالی برگزار میشود که قلعه هزار ساله سلسال در چند صد متری مکان کارگاه آموزشی در حال فرسایش است و از آخرین بازسازی آن حدود دو سال میگذرد. این قلعه جزو فهرست آثار ملی کشورمان است.
سایت جنگلی لیسار ثبت شده در فهرست آثار جهانی یونسکو همچنان به وسیله افراد تخریب گر جنگل تهدید میشود که درختان را برای جاده سازی قطع میکنند.
همچنین در حفاری غیرمجاز اثر طبیعی – ملی آبشار ورزان، تک درخت آن ریشه کن شده است. بنابر تصاویر ارسالی شهروندان، کشتی چوبی بندر کرگانرود نیز همچنان بدون حفاظت رها شده و بار دیگر تصاویر استفاده از بدنه در حال فرسایش به عنوان نیمکت رهگذران و موتورسواران در نزدیکی آن به چشم میخورد.
اداره میراث فرهنگی تالش هم یک جشنواره دیگر هم به فهرست برنامه های اجرا شده خود افزوده است. جشنواره مخلوط کوچ عشایر، بازی بومی و محلی در کنار غذا، سوغات و لباس محلی تالش در ییلاق جاده اسالم به خلخال خالی از اشکال نبوده است. مراسم کوچ هم که خوشایند نبوده و بیشتر مایه خنده مردم شده است. کیفیت کوچ چنان است که ابتدا گله راهی ییلاق یا قشلاق میشود و سپس خانوار عشایری به راه میافتند. اما دست اندرکاران به دلایل نامعلومی تقدم و تأخر کوچ را به هم ریخته و ابتدا خانوار کوچنده را سوار بر اسب به نمایش گذاشته اند.
خبر تاسف برانگیز حضور گاو در خانه تاریخی روستای اُمام املش هم با ادعای تشویش اذهان عمومی از سوی حسین رفیعیان معاون میراث گیلان مواجه شده و مالک خانه را مقصر ماجرا اعلام کرده اند.
چندین پرسش به ذهن دوستداران میراث کشورمان برای حکایت گیلان ارسال شده است.
اگر یک اثر ثبت شده چرا میراث فرهنگی از آنها حفاظت نمیکند؟ برگزاری جشنواره و کارگاه آموزشی در زمانی که یک اثر تخریب میشود چه کاربردی دارد؟ آیا شماره های ثبتی بدون خود میراث ارزش دیگری دارند؟ آیا حفاظت از میراث ملی و طبیعی-ملی وظیفه دیگر سازمانهای کشورمان است؟
موضوع دیگری هم که سبب نگرانی دوچندان شده همراهی رسانه ها با مدیران دولتی است. فعالان میراث میپرسند که آیا این رسانه ها متعلق به این کشور نیستند یا اینکه چشم خود را به روی حقایق موجود بسته اند؟