مدلسازیهایی که افق سال ۲۱۰۰ را در نظر گرفتهاند، نشان میدهند که اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، تا سال ۲۱۰۰ حدود یکسوم مساحت دریای خزر از دست خواهد رفت
احمدرضا لاهیجانزاده معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست در گفتگو با تسنیم گفت: برخی مطالعات و مدلسازیها نشان میدهند که اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، تا سال ۲۱۰۰ حدود یکسوم مساحت دریای خزر از دست خواهد رفت.چرا پسروی ۳۰ساله آب دریای خزر، در ابتدا جدی گرفته نشد؟در ادامه مشروح این گفتوگو را بخوانید:موضوع کاهش تراز آب دریای خزر به یکی از بحثهای داغ و ترند در همه کشورهای این حوضه آبی تبدیل شده است. این مسئله فقط مختص ایران نیست و در تمام کشورهای حاشیه خزر، چه در رسانهها و چه در مطالعات پژوهشی، موضوع پسروی آب دریای خزر مطرح است. گفته میشود بیشترین اثر کاهش تراز در شمال دریای خزر مشاهده میشود و زمان زیادی طول میکشد تا آثار آن به سواحل ایران برسد. البته ما هم اقداماتی مانند لایروبی برخی بنادر را انجام دادهایم، اما کشورهای شمال خزر اوضاع بحرانیتر است و برخی بنادر حتی به دلیل کاهش تراز و پسروی آب، غیرقابل استفاده شدهاند. آیا شما این موضوع را تأیید میکنید؟ اخیراً نیز اجلاس مرتبطی با کشورهای حاشیه خزر برگزار شد. آیا در آن نشست به جمعبندی یا راهکاری رسیدید، بهویژه با کشور روسیه که گفته میشود کاهش ورودی آب از رود ولگا تأثیر زیادی بر کاهش تراز دریای خزر داشته است؟لاهیجانزاده: عنوان اجلاسی که در شهر رشت برگزار شد، «اجلاس استانداران استانهای ساحلی کشورهای حاشیه دریای خزر» بود. در این نشست، استانهایی که با ساحل دریای خزر مرتبط هستند شناسایی و نمایندگان آنها به ایران دعوت شدند. این ایده، ایده خوبی بود که پیشتر در یکی از جلسات وزارت امور خارجه و در یکی از جلسات اقتصادی مطرح شده بود. رویکرد اولیهای که در این اجلاس دیده میشد، رویکردی اقتصادی بود؛ بهطوری که ذیل این رویکرد، موضوعاتی مانند مراودات صادرات و واردات میان کشورها، مسائل مرتبط با شیلات و همچنین گردشگری مورد بحث قرار گرفت.اما از آنجا که هر پنج کشور حاشیه خزر یک مسئله مشترک داشتند و آن هم پسروی آب دریای خزر بود، موضوع پسروی آب دریا نیز به مباحث اجلاس اضافه شد. در ادامه، در جلسات تخصصی به این جمعبندی رسیدند که یک پنل تخصصی ویژه محیط زیست برگزار شود و موضوعات مربوط به محیط زیست، شیلات دریای خزر و مسئله پسروی آب در این پنل مورد بررسی قرار گیرد.پس از این تصمیم، هم از سوی وزارت امور خارجه و هم از سوی استانداری با سازمان حفاظت محیط زیست تماس گرفته شد و از ما خواستند مدیریت این پنل محیط زیست و شیلات را بر عهده بگیریم. این پنل تشکیل شد و مسئولیت آن به معاونت دریایی و تالابها محول شد. استانداران استانهای ساحلی کشورهای حاشیه خزر نیز سخنرانان این پنل بودند. در این نشستها، هم درباره تنوع زیستی دریای خزر، عمدتاً با تمرکز بر آبزیان، صحبت شد و هم درباره اثراتی که پسروی آب میتواند بر این دریا داشته باشد.پسروی دریای خزر از سال ۱۹۹۵ آغاز شده است، اما در آن مقطع میزان این پسروی در هر سال نسبتاً کم بود و حساسیت زیادی ایجاد نمیکرد. در آن زمان، اغلب به ادوار گذشته اشاره میشد و گفته میشد که نوسانات سینوسی تراز آب دریای خزر از گذشتههای دور وجود داشته است. حتی آماری که اخیراً در معاونت راهبردی مطرح شد نشان میدهد که در حدود ۲۰۰ سال گذشته، تراز آب دریای خزر در بازهای بین منفی ۲۶ تا منفی ۲۹ متر نوسان داشته است.آسیبهای قابل توجه پسروی خزر برای ایران؛ از نیروگاه برق تا پرورش میگو و گردشگریاما اتفاق نسبتاً هشداردهنده و بهنوعی نگرانکنندهای که دانشمندان و کشورها را بهشدت نگران کرده، این است که میانگین کاهش تراز آب از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۲۰ حدود ۷ تا ۷.۵ سانتیمتر در سال بوده است، اما از سال ۲۰۲۰ بهصورت ناگهانی این روند شدت گرفت و تا سال ۲۰۲۵، میزان کاهش سالانه به حدود ۱۹.۵ تا ۲۰ سانتیمتر رسید. یعنی در این پنج سال اخیر، تقریباً شاهد یک متر کاهش تراز آب بودهایم؛ در حالی که در ۱۵ تا ۲۰ سال پیش از آن، این میزان کاهش بسیار کمتر بود اما اکنون آثار آن با شدت بیشتری خود را نشان میدهد.آخرین مطالعاتی که کشورهای منطقه بهصورت مستقل انجام دادهاند، همچنین مدلهایی که توسط دانشگاههای مختلف و حتی در داخل ایران تهیه شده، نشان میدهد که این شدت پسروی، با اعدادی مشابه پنج سال اخیر، حداقل برای ۱۰ تا ۱۵ سال آینده ادامه خواهد داشت. یعنی اگر حتی عدد ۲۰ سانتیمتر در سال را ثابت در نظر بگیریم ، هرچند برخی دانشمندان معتقدند این عدد ممکن است به ۲۵ سانتیمتر در سال هم برسد، به این معناست که تقریباً هر پنج سال، یک متر دیگر از تراز آب دریای خزر کاهش پیدا میکند. در نتیجه، در یک بازه ۱۰ ساله، ممکن است حدود دو متر دیگر نیز از تراز آب کاسته شود. از آنجا که بخشهای کمعمقتر در شمال دریای خزر قرار دارند، بیشترین میزان پسروی مربوط به سواحل قزاقستان و روسیه است؛ بهگونهای که برآورد میشود تا سال ۲۰۵۰، عقبنشینی خط ساحلی در این کشورها از حدود ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر و حتی در برخی مناطق به بیش از ۲۰ کیلومتر برسد. پس از آن، کشورهای آذربایجان و ترکمنستان قرار دارند و در نهایت، ایران کمترین میزان پسروی را تجربه خواهد کرد.اما این به آن معنا نیست که ما از تبعات این موضوع دچار آسیب نمیشویم؛ چراکه همین میزان پسروی، هماکنون در منطقه گمیشان، یعنی جنوبشرق دریای خزر، و همچنین در میانکاله، تا حدود ۱۰ کیلومتر محاسبه شده است. البته شرایط میانگین سواحل ایران بهمراتب کمتر از میانگین سواحل کشورهایی است که پیشتر نام بردم، اما برای ما حتی یک کیلومتر پسروی هم آثار قابل توجهی دارد.برای نمونه، نیروگاه شهید سلیمی نکا هماکنون با مشکل اساسی مواجه شده است، چراکه آبگیر آن امکان آبگیری مناسب ندارد. در منطقه گمیشان نیز صنعت پرورش میگو با مشکلات جدی روبهرو شده و برای رفع این مسئله، تعریف یک پروژه جدید با هزینهای سنگین، حداقل یکونیم همت، در دستور کار قرار گرفته تا طول کانال ارتباطی با دریا افزایش یابد؛ چراکه در این منطقه حداقل چهار همت سرمایهگذاری انجام شده و در صورت عدم اقدام، این سرمایهگذاری از حیز انتفاع خارج میشود.بنادر ما نیز در حال حاضر بهصورت روزانه نیازمند لایروبی هستند و این موضوع هزینههای بسیار سنگینی را به آنها تحمیل کرده است. برخی واحدهای گردشگری نیز اعلام تعطیلی کردهاند، زیرا دسترسی آنها به دریا حداقل ۵۰۰ متر کاهش یافته است. اسکلههایی که پیشتر برای قایقسواری و فعالیتهای تفریحی مورد استفاده قرار میگرفت، اکنون خشک شده و عملاً آبی در اطراف آنها وجود ندارد.خطر جدی برای بنادر تمام کشورهای حاشیه خزربنابراین، هرچند میزان پسروی در سواحل ایران کمتر از برخی کشورهای دیگر است، اما آثار آن بهطور جدی خود را نشان میدهد و اگر در خصوص بنادر کشور پیشبینی و برنامهریزی عاجل انجام ندهیم، با مشکلات اساسی مواجه خواهیم شد. البته در جلسهای که پریروز برگزار شد، سازمان بنادر اعلام کرد که طرحهای لازم را آماده کرده تا هرچه سریعتر خود را با شرایط جدید تطبیق دهد، اما اجرای این طرحها نیازمند هزینههای بسیار سنگینی است تا اتصال بنادر به دریا و آبخور مورد نیاز کشتیها حفظ شود. حتی اگر ما بتوانیم این اتصال را حفظ کنیم، اما کشورهای همسایه موفق به حفظ بنادر خود نشوند، باز هم آسیب خواهیم دید، زیرا تبادلات بندری با بنادر همسایه از دست خواهد رفت.حتی مدلسازیهایی که افق سال ۲۱۰۰ را در نظر گرفتهاند، نشان میدهند که اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، تا سال ۲۱۰۰ حدود یکسوم مساحت دریای خزر از دست خواهد رفت. از دست رفتن یکسوم دریا به معنای از بین رفتن یکسوم رطوبت منطقه و کاهش بارندگی در سواحل خزری و در نهایت، تأثیرگذاری بر کل کشور از جمله ایران است. این کاهش بارندگی خود به یک مسئله جدید تبدیل میشود. اینها پیچیدگیهای اقلیم و طبیعت است و در نهایت، هرگونه دستکاری انسان در طبیعت میتواند نظم الهی را دچار آسیب کند.



















